۱۱

خب قرار بر این بود که فردای روزی که خطابه نوشته شد آزمایشات رو‌ انجام بدیم و‌عصر تو‌محضر به  عقد در بیایم و شب رستوران شام بدیم ،اما چند روزی عقب افتاد به خاطر پاره ای از مشکلات و افتاد برای شنبه . .. ایشالا که خیره و هیچ اتفاقی بی حکمت نیست،من خودم رو به خدا سپردم حتی اگه صلاحم در این ازدواج نباشه چون مطمئنم از دلم خبر داره و چیزی که برام بهترین هست رقم میزنه ... 


ما دلمون پاکه ....

ایمان دارم بهش که میتونه خوشبختم کنه ....

دیگه کجا همچین کسی که انقدر دوسم داره و دوسش دارم و از مهمتر انقدر سالم و پاک و خوب میتونم پیدا کنم؟ 


خدا ما رو برای هم آفریده قطعا :-) 




خدایا ازت بابت همه چیز ممنونیم ......

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.