خب قرار بر این بود که فردای روزی که خطابه نوشته شد آزمایشات رو انجام بدیم وعصر تومحضر به عقد در بیایم و شب رستوران شام بدیم ،اما چند روزی عقب افتاد به خاطر پاره ای از مشکلات و افتاد برای شنبه . .. ایشالا که خیره و هیچ اتفاقی بی حکمت نیست،من خودم رو به خدا سپردم حتی اگه صلاحم در این ازدواج نباشه چون مطمئنم از دلم خبر داره و چیزی که برام بهترین هست رقم میزنه ...
ما دلمون پاکه ....
ایمان دارم بهش که میتونه خوشبختم کنه ....
دیگه کجا همچین کسی که انقدر دوسم داره و دوسش دارم و از مهمتر انقدر سالم و پاک و خوب میتونم پیدا کنم؟
خدا ما رو برای هم آفریده قطعا :-)
خدایا ازت بابت همه چیز ممنونیم ......